Personal Blog
Blogging

انگیزه

راستش من در مورد زندگی خصوصی ام اینجا نمی نوشتم. اما خواستم عمق فاجعه رو بهتون نشون بدم که چطور تبدیل به ویرانه شدم. هر سال ماه محرم رو با مامان و بابا می رفتیم مسجد محل. امسال به قول اطرافیانم دلمون کربلا است و اصلا در عزاداری شرکت نکردم چون حال روحی ام اصلا خوب نیست. من مثل یک ویرانه هستم که دوباره متولد شده و داره تاتی تاتی کردن رو یاد می گیره. امروز بد نبود. پیش خودم…
Continue reading →
Blogging

شروع جدید

دیشب خوابی دیدم که تعبیرش یک شروع جدید بود. من هم مثل شما امروز رو بی انگیزه از خواب بیدار شدم. انگیزه ای برای بیدار شدن از خواب نداشتم. اما راستش توی دلم گفتم من همه شما رو بخشیدم. همه شمایی که روزی مسخره ام می کردید و به من می خندیدید. همه اونهایی که نمی خواستن دنیا خوشگل بشه رو بخشیدم. شما هم من رو ببخشید. صمیمانه از تمام اشتباهاتم عذر خواهی می کنم. امروز روز هشتم محرمه. فردا…
Continue reading →
Back to top