Personal Blog

Blogging

Blogging

Hola que tal?

راستش دوجا دعوت به کار شدم و سورپرازم هم اینه که دعوتم کردند که تو یه محفل خصوصی ساز بزم. این مسایل داره زندگی من رو می سازه. زندگی روزمره ام رو. تمرین ساز. خریدایی که بتونم باهاش بعد دوسال برم سر کار. هفته بعد نمایشگاه نقاشیه و من کلی کار و برنامه ریزی کردم برای هفته های آینده. و البته تمرین اسپانیایی. می خوام آزمون بین المللی اسپانیایی بدم و سخت مشغول اسپانیایی خوندن هستم.
Continue reading →
Blogging

آیا ازدواج قرار است تغییری بزرگ در زندگی آدم ها ایجاد کند؟

راستش این سوالیه که هر روز و هر دقیقه در موردش فکر می کنم. ازدواج با محسن کار سختی بود. نه اینکه محسن ایرادی داشته باشه. اما با خیلی آدم هایی که می شناسنش نمی دونستم چکار کنم. خودم یه آدم آکادمیک معمولی بودم و دستی بر هنر داشتم و کارایی که محسن برای من انجام داد و حمایتی که ازم کرد باعث شد که در حیطه های زندگی خودم موفق بشم. حالا تبدیل به آدم دیگری شدم. یک دختر…
Continue reading →
Blogging

درجه عاشقی

به درجه ای از عاشقی رسیدم که می گم محسن رو دوست دارم دوستای محسن رو هم دوست دارم طرفدارای دوستای محسن رو هم دوست دارم
Continue reading →
Blogging

تاریخ عروسی

به نظرتون تاریخ عروسی رو بگذاریم 1 مرداد 1404 یا تاریخ عروسی رو بگذاریم 8 مرداد 1404 نظرتون در مورد اینکه این دوتا تاریخ رو فیکس کنیم برای عروسی چیه؟ به نظرم عقد رو بگذاریم 1 مرداد و عروسی رو بگذاریم 8 مرداد و تمام جشن های نامزدی حنابندون اینا رو بگذاریم تو این فاصله. لباساتون رو بدوزید عشقولی ها :*
Continue reading →
Blogging

لذت زندگی

بامزه. روزای اول کارم خیلی سر دانشجو داد می زدم فکر می کردم باید بره تو مغزش. راستش جور دیگری بلد نبودم. شایدم بلد نباشم ولی دیگه این کار رو نمی کنم. فکر می کنم هر کسی راحت تره اون جوری زندگی کنه که یادش دادند. من مسیر زندگی خیلی ها رو عوض کردم ولی الان فقط می خوام به لذت زندگی برسم. لذت زندگی همینه و بس. اینکه بشینی و رشد کردن آدم ها رو نگاه کنی. محسن جانم…
Continue reading →
Back to top