Personal Blog
Blogging

خون دراز

این جایی که پدرم ایستاده چشمه آبی بوده که زمستان و تابستان باید از پله های گاها یخ زده پایین می رفتن و مواظب بودن که اگه سرشون بشکنه کوزه نشکنه.

پشت این درخت خانه اولیه پدری من هستش که هنوز سالمه.

بعدها منزل دو طبقه شون رو می سازند و به اونجا نقل مکان می کنند.

پدر بزرگ من تاجر آهن بوده و به تهران صادرات و واردات داشتند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Back to top