اولین ملاقات

داستان اولین ملاقات شما چی بوده؟

چجوری کاینات شما رو سر راه همدیگه قرار داده؟

برای من داستان این بود که محسن یک آهنگ خیلی باحال از مولانا با تنظیم بسیار عالی بیرون داد و من از اون خوشم اومد و داستان هایی پیش اومد که احتمالا اکثر شما می دونید چیه.

اسم اون آهنگ هم که اولین کار مولانا خونی محسن بود “قلاش” بود.

روزهایی که می رفتم همراه اول مجبور بودم 12 شب بخوابم و 6:15 بیدار شم برم سر کار.

روزهای کم خوابی و بی خوابی. زجر تحمل کردن آقا بالاسر های غر غرو.

اون روزایی محسن اون شعر معروفش رو نوشت خیلی منتظرش بودم.

خستگی و تنهایی امونم رو بریده بود. خیلی خوشحال شدم که اون کسی که تو ذهنم هزار جور رویا باهاش بافته بودم رو پیدا کردم.

موزیسین و پیانیست. اهل موسیقی راک و جز. مسلط و غیرتی.

تمام خصوصیاتی که من دلم می خواست رو داشت.

چشمام رو بستم و قمار کردم. یک قمار عاشقانه.

راستی موزیک “قشنگ من” سبکش جز هستش حتما گوش کنید.