Photo

جوجو امروزم از خواب که بیدار شدم مثل هر روز گریه کردم دلم خیلی برات تنگ شده خیلی غصه خوردم

امروز چه برفی اومد جوجو تو هم دیدی بعدش بارون و تگرگ های ریز ریز امروز نرفتم بیرون می خواستم برم کافه ولی نشد

راستش تصمیمم رو گرفتم به هیچ کس فکر نمی کنم جز خودم و محسن و زندگیم

فردا دلم می خواد برم باشگاه. بعد یک هفته. زندگیمونو دوتایی می سازیم جوجو. من و تو با هم. دلم خیلی تنگته. کاش زودتر ببینمت. جوجو من این حس هایی که با تو دارم و داشتم رو اصلا قبلا حس نکرده بودم. اصلا همه چیز برام جدیده. هیچ وقت یکی نیومده بود توی زندگیم که بخوام باهاش هر دقیقه و هر ساعت باشم. حس هایی که با تو تجربه می کنم خیلی جدیدن. جوجو دوستت دارم.

حالم بهتره جوجو یعنی امروز قیامت شد صحرای محشر شد بعد رفتیم تو بهشت.

در سال چهارتا دوتا یعنی هشت تا فاکتور باید پرداخت کنم برای وبسایت هام امروز وسط گریه و زاری دوباره دوتا فاکتور دیگه برام اومد یعنی ها .... :D