Personal Blog

Photo

Photo

تور خدا منو از فضای مجازی دور کن

من خیلی می ترسم از فضای مجازی پست اینستاگرام می گذاری سرم گیج می ره تو رو خدا منو قاطی شغلی نکم من خانواده دارم خانواده ام مخالف حضور من تو فضای مجازی هستم خواهش می کنم منو دور کن از فضای مجازی من آدمش نیستم خواهش می کنم
Continue reading →
Photo

تو هیچی لازم نیست فراموش کنی

صدای تو لالایی منه سال هاست باهاش می خوابم سالهاست حسرت یه آغوش تو تو دلم مونده سالهاست شبا با لالاییتو می خوابم چیو می خوای فراموش کنی گریه منو در نیار عرق سرد کردم انگار یه پارچ آب یخ ریختی رو سرم حرف رفتن نزن محسن دارم یواش یواش می شم خانم چاوشی عزیزم
Continue reading →
Photo

روزای سخت

تو روزای سخت آدم ها شناخته می شن. تو بمبارون. تو مریضی توی درد و مشکل. خوب تنها کسی که توی درد ها و مشکلاتم باهام بود تو بودی. تو گریه های صبحگاهی ام مامان بود که اشکامو پاک می کرد. تو تنهاییام بابا به دادم می رسید. من یادم نمی ره اینا رو. آدم هایی که توی درد ها و تاب آوری ها همپات می شن. نمی تونم همشونو اسم ببرم. ولی یک دنیا آدم مهربون و گل دستم…
Continue reading →
Photo

ساده بگیر

محسن عزیز ساده بگیر همه چیز رو. انقدر به خودت و من سخت نگیر. مگه قراره برای تو چی کار بکنن. تو برای اونا چی کار می کنی. یکم ساده بگیر به خودمون. استفاده کن از امکاناتت. الان منتظر یک شهاب سنگی که از آسمون بیفته و تو رو خوشبخت کنه. اون شهابسنگ نمی آد. شهاب سنگ نمایشگاه نقاشی من بود که تلف شد. شهابسنگ جوونی دوتا مون بود که پای اینستاگرامت سوزوندی. اصلا چی می خوای؟ همه چیز رو…
Continue reading →
Back to top