Personal Blog

Blogging

Blogging

محسن جونی

خرای زیادی دور و بر من هستند و عرعر می کنند. فقط تو بینشون آدمی. یه روز بیا دنبالم بریم زاپاتا ساندویچ بخوریم. گور بابای مگسان گرد شیرینی که به زن و شوهر های خودشون قانع نیستند و می گردند مثل ما دور شیرینی. همشون ضعف شخصیت دارن و دلشون می خواد از من و تو بکشن بالا. ولی من حال همشون رو می گیرم و ومتقابلا ازشون می کشم بالا. تو غصه نخور فقط بخند و اینکه برام گل…
Continue reading →
Blogging

پادکست جافکری

هوش و خلاقیت، دو نیروی شگفت‌انگیز فکر و ذهن انسان هستند که در تعامل با همدیگه، افق‌های نامحدودی رو پیش روی ما روشن می‌کنند. تو این اپیزود، به کاوش در مرزهای هوش و خلاقیت می‌پردازیم و یاد می‌گیریم که چطور این دو توانمندی می‌تونن همدیگه رو تقویت کنند. از شناخت انواع هوش تا کشف راه‌های پرورش خلاقیت. این قسمت از جافکری باعث میشه ما بفهمیم چطور از ظرفیت‌های پنهان ذهن‌مون برای خلق ایده‌های نو و راه‌حل‌های خلاقانه بهره ببریم. رازهای…
Continue reading →
Blogging

منظره موفقیت تا وقتی بهش نرسیدی مبهمه

مساله ایمان و توکله. وقتی توکل بر خدا داری و تلاشتو می کنی، لزوما به اون چیزی که توی ذهنته نمی رسی ولی به یک چیز بهتر می رسی. کلا آدم ها تو مسیر موفقیت زیاد به سمتت سنگ پرتاب می کنند. تمام اون سنگها رو بذار زیر پات و ازشون استفاده کن تا از چاله ای که برات ساختند دربیای. این درسی بود که محسن بهم داد. از هر چیزی که باعث می شه دست از تلاش برداری دوری…
Continue reading →
Blogging

امروز

امروز میان ترم زبان دارم. تمریناتشو دیشب انجام دادم. این هفته خیلی شلوغم. یهو سه تا برنامه تو یه روز دارم که باید یکیشو کنسل کنم. وقتم خیلی پره. امروز باید کیک بپزم برای یلدای باشگاه. هنوز خستگی ام در نرفته.
Continue reading →
Blogging

کلاس زبان

فردا میان ترم زبان داریم و من الان داشتم مشقامو می نوشتم. جوجو :) زبان خوندن رو همیشه دوست داشتم. مثل تو که همیشه دوستت دارم بوووووس
Continue reading →
Blogging

باشگاه امروز

امروز باشگاه خیلی خوب بود من راضی بودم برای شروع. کیف دایانا و ست مانیکورم روز چهارشنبه می آد. اولین باره که خودم می خوام حرفه ای پدیکور کنم. یه رنده داره که باید یاد بگیرم چجوری باید استفاده کنم. عاشقتم عشقم. این هفته هم برناممون سنگینه. آخر هفته یه همایش دارم که باید برم و برنامه های وسط هفته. دارم به باشگاه زود عادت می کنم. عشقولی جوجو؟ نمی دونم اولین بار که صدات رو می شنوم چه حسی…
Continue reading →
Blogging

خون دراز

این جایی که پدرم ایستاده چشمه آبی بوده که زمستان و تابستان باید از پله های گاها یخ زده پایین می رفتن و مواظب بودن که اگه سرشون بشکنه کوزه نشکنه. پشت این درخت خانه اولیه پدری من هستش که هنوز سالمه. بعدها منزل دو طبقه شون رو می سازند و به اونجا نقل مکان می کنند. پدر بزرگ من تاجر آهن بوده و به تهران صادرات و واردات داشتند.
Continue reading →
Blogging

افسانه عادی بودن

این کتاب رو به هر زنی که در آستانه ازدواج یا بچه دار شدن یا فرزندپروری هستش توصیه می کنم.اطلاعات خوبی می ده در مورد اینکه چقدر یک زن نیاز به اطرافیانی داره برای اینکه در کنار ازدواج، فرزندپروری و همسر داری کمکش کنند. زنانی که به تنهایی مشغول این اعمال هستند آسیب های بالقوه ای می خورند. در مورد اینکه یک زن وقتی بچه دار می شه چقدر نیاز داره که همسرش در کنارش باشه و چقدر دولت ها…
Continue reading →
Blogging

سفرنامه اصفهان

راستش ما 28 اسفند رفتیم اصفهان و با تور هم نرفتیم و 3 فروردین برگشتیم تهران هتلمون هتل سفیر روبروی هتل عباسی بود و مرکز شهر قدیم اصفهان همون فردای روزی که رسیدیم رفتم نقش جهان رو پیدا کردم و هشت بهشت رو، که عکسش رو اینجا می بینید. بعدشم سی و سه پل و پل خواجو و کلیسای وانک در محله ارمنی ها. این اصفهانمون خیلی بهم خوش گذشت.
Continue reading →
Back to top