Personal Blog

Blogging

Blogging

برنده شدم؟

اگر برنده شدن، داشتن دوستهای خوبه و اینکه عشقت آهنگساز بشه و خواهر زاده ات توی مدرسه خودش اجرای کر داشته باشه قطعا من برنده ام.
Continue reading →
Blogging

زخم هات رو چطور می بندی؟

بعد یک سال و اندی از نمایشگاه نقاشی ام که هر کیو دعوت کردم نیومد می گذره البته که به اندازه ای شلوغ شد که اون رو یک تجربه بسیار موفق بدونم. خوب من یک دختر ساده بودم و از زیر و بم های دنیای آدم های مشهور چیزی نمی دونستم. به خیال خودم دعوت کردم و 6 کیلو شیرینی سفارش دادم تا ازشون پذیرایی کنم ولی نشد. اصلا مهم نیست. سه تا دفتر دویست برگ خریدم برای دفتر عقاید…
Continue reading →
Blogging

اعتراف

من بلاگ رو به شبگه های مجازی ترجیح می دم. اعتراف می کنم حدود یک ساله که خیلی کم به اینستاگرام سر می زنم. در لینکدین و فیس بوک فعالیتی ندارم و چک نمی کنم فیلترشکن نمی خرم و از فیلترشکن مجانی استفاده می کنم که دیر به دیر کانکت می شه. تنها پیجی که مدتهاست سر می زنم سه تا پیج محسن هستش که می شناسمش اصلا علاقه ای به سر کشی کردن به فضای مجازی آدم های معروف…
Continue reading →
Blogging

ماسک مو

من نرم کننده به موهام نمی زنم. عوضش دوتا ماسک مو هست که یکی اش مال داخل حمامه و اشکالی نداره به پوست سر بخوره یکی اش هم موها رو ابریشمی می کنه که فکر نکنم دیگه گیر بیارم ازش بعد از استحمام روی موی خیس می مالید و سشوار می کشید
Continue reading →
Blogging

فرسودگی

کتاب فرسودگی نوشته امیلی نگاسکی و امیلیا نگاسکی با راهکارهای علمی و عملی تلاش کرده چگونگی مدیریت استرس و کاهش فرسودگی بدن را توضیح دهد. نکات بررسی شده در کتاب فرسودگی مفهوم فرسودگی: در این کتاب فرسودگی را به معنای خستگی عمیق، کاهش کارکرد و بی انگیزگی توصیف کرده‌است. نویسندگان این کتاب معتقد هستند که این اتفاق در نتیجه استرس شدید و عدم آگاهی افراد رخ می‌دهد. چرخه استرس: این کتاب معتقد است تا زمانی که چرخه استرس کامل نشود،…
Continue reading →
Blogging

امروز

امروز آش پشت پا خورده ایم. دختر گلمون که عاشقش هستم رفت امریکا. من واقعا واقعا واقعا از صمیم قلب خوشحال شدم. مثل خواهر خودم می مونه. محسن دیروز که روز تولد حضرت علی بود برای 220 زندانی جرایم غیر عمد گلریزون گذاشته بود. دست خدا پشت و پناهت عزیزم من از حضرت علی عیدی ام رو گرفتم. مطمینا این عیدی مرتبط با محسنه و من عیدی ام رو از حضرت علی گرفتم
Continue reading →
Blogging

ماجرای قمری های ما

بابا دوتا لونه برای قمری ها درست کرده بود و یکی کاملا توسط یک زوج و تخم هاشون اشغال شده بود. یک روز دیدیم لانه آویزان و قمری ها نیستند. کاشف به عمل اومد که قمری ها و لانه شان توسط گربه ها تخریب و خود قمری ها را هم نوش جان کرده.
Continue reading →
Back to top