Personal Blog

Author: admin

Blogging

کلاس زبان

فردا میان ترم زبان داریم و من الان داشتم مشقامو می نوشتم. جوجو :) زبان خوندن رو همیشه دوست داشتم. مثل تو که همیشه دوستت دارم بوووووس
Continue reading →
Blogging

باشگاه امروز

امروز باشگاه خیلی خوب بود من راضی بودم برای شروع. کیف دایانا و ست مانیکورم روز چهارشنبه می آد. اولین باره که خودم می خوام حرفه ای پدیکور کنم. یه رنده داره که باید یاد بگیرم چجوری باید استفاده کنم. عاشقتم عشقم. این هفته هم برناممون سنگینه. آخر هفته یه همایش دارم که باید برم و برنامه های وسط هفته. دارم به باشگاه زود عادت می کنم. عشقولی جوجو؟ نمی دونم اولین بار که صدات رو می شنوم چه حسی…
Continue reading →
Blogging

خون دراز

این جایی که پدرم ایستاده چشمه آبی بوده که زمستان و تابستان باید از پله های گاها یخ زده پایین می رفتن و مواظب بودن که اگه سرشون بشکنه کوزه نشکنه. پشت این درخت خانه اولیه پدری من هستش که هنوز سالمه. بعدها منزل دو طبقه شون رو می سازند و به اونجا نقل مکان می کنند. پدر بزرگ من تاجر آهن بوده و به تهران صادرات و واردات داشتند.
Continue reading →
Blogging

افسانه عادی بودن

این کتاب رو به هر زنی که در آستانه ازدواج یا بچه دار شدن یا فرزندپروری هستش توصیه می کنم.اطلاعات خوبی می ده در مورد اینکه چقدر یک زن نیاز به اطرافیانی داره برای اینکه در کنار ازدواج، فرزندپروری و همسر داری کمکش کنند. زنانی که به تنهایی مشغول این اعمال هستند آسیب های بالقوه ای می خورند. در مورد اینکه یک زن وقتی بچه دار می شه چقدر نیاز داره که همسرش در کنارش باشه و چقدر دولت ها…
Continue reading →
Back to top