Personal Blog
Blogging

دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

روزگاری در پی آرزوهای کوچک سپری می شود و هیچ کدام از آن آرزوهای کوچک برآورده نمی شود. اما تو بالغ تر می شوی و آرزوهایت زیباتر می شود.

آرزوی جهانی پر از صلح که حقیقت عریان باشد و حیوان و انسان در کنار هم در صلح بزیند.

آرزوی مردمانی آگاه که موسیقی و بزم و طرب بخشی از فرهنگشان باشد.

آرزوی اینکه هنر در یک جامعه بتواند شکوفا شود و ارزش هنر و هنرمند شناخته شود.

آرزوی درخشیدن های فراملی و رسیدن به قله ای که آرزوی دیرین هر ایرانی است.

آرزوی…

آرزوهایمان این نبود. بود؟ ولی روز به روز آرزوهایمان زیباتر شد. وحدتمان زیباتر و خدایمان که در این نزدیکی است.


سال‌ها دل طلبِ جامِ جم از ما می‌کرد

وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد

گوهری کز صدفِ کون و مکان بیرون است

طلب از گمشدگانِ لبِ دریا می‌کرد

مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش

کاو به تأییدِ نظر حلِّ معما می‌کرد

دیدمش خُرَّم و خندان قدحِ باده به دست

واندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم این جامِ جهان‌بین به تو کِی داد حکیم؟

گفت آن روز که این گنبدِ مینا می‌کرد

بی‌دلی در همه‌احوال خدا با او بود

او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

این‌همه شعبدهٔ خویش که می‌کرد اینجا

سامری پیشِ عصا و یدِ بیضا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند

جُرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیضِ روحُ‌القُدُس ار باز مدد فرماید

دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد

گفتمش سلسلهٔ زلفِ بُتان از پیِ چیست

گفت حافظ گله‌ای از دلِ شیدا می‌کرد

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Back to top