Personal Blog
music

عزیز دلم

خیلی برای این لحظه ها زحمت کشیدیم. عزیزم. روزا و شبایی که از غصه گریه می کردم. روزا و شبایی که توی استودیوت کار می کردی. روزا و شبایی که مرهم می گذاشتیم روی زحم همدیگه. روزا و شبایی که بی خوابی کشیدیم. روزا و شبایی که فکر می کردیم از غصه تموم نمی شن. تموم می شه این شب تار. صبح می شه. خیلی زود. این دومین کارته که از حافظ می خونی. می دونم خیلی سخته روش ملودی…
Continue reading →
Photo

خانه اتحادیه

راستش اینقدر سرم شلوغه که اصلا وقت نمی کنم فضای مجازی رو چک کنم. موفقیت های محسن رو فقط چک می کنم و بهش مطمینم. بهش شک ندارم که کارشو درست انجام می ده. خودم باید یکم برای خودم وقت بگذارم. راستی خانه پدربزرگ من تو مایه های خانه اتحادیه بوده. و خانه پدری مادربزرگ مادرم هم ارسی داشته. روزی که خواستند خرابش کنند حدود شصت سال پیش ارسی شونو خریدن ازشون پنج میلیون تومن. من خانه اتحادیه رو برای…
Continue reading →
Photo

تو

تو نوری هستی که به زندگی من می تابی. امروز من و مامان و بابا هیچ کدوم دل و دماغ نداشتیم. یک کم بهتریم. ولی کلا خونمون خیلی حالش خوب نیست. عکس: مسجد شیخ اطف الله اصفهان
Continue reading →
Photo

دیشب

دیشب بسیار خوابهای آشفته ای می دیدم. شب خوبی نبود در کل. تازگی ها بی قرار می شم موقع خواب. من به اتمسفر جامعه خیلی زود واکنش می دم. حالا اگر این واکنش زبانی نباشه توی رفتارم و خوابهام نمود پیدا می کنند. حال خوبی نداشتم دیشب و با حال خوشی هم بیدار نشدم. اتمسفر مزخرف جامعه: بی پولی. مشکل ازدواج. مشکل مسکن. جوان های بلاتکلیف. جامعه ای که هیچ کس به فکر دیگری نیست و اینکه بزرگتری هم وجود…
Continue reading →
Back to top