عزیز دلم
خیلی برای این لحظه ها زحمت کشیدیم. عزیزم. روزا و شبایی که از غصه گریه می کردم. روزا و شبایی که توی استودیوت کار می کردی. روزا و شبایی که مرهم می گذاشتیم روی زحم همدیگه. روزا و شبایی که بی خوابی کشیدیم. روزا و شبایی که فکر می کردیم از غصه تموم نمی شن. تموم می شه این شب تار. صبح می شه. خیلی زود. این دومین کارته که از حافظ می خونی. می دونم خیلی سخته روش ملودی…
لطفا حد و حدود خودتون رعایت کنید
و وقتی خیطی جنسی بالا می آرید آویزون به لفظ شریف نشید کراهت داره شنیدن از زبون شما ممنون
خانه اتحادیه
راستش اینقدر سرم شلوغه که اصلا وقت نمی کنم فضای مجازی رو چک کنم. موفقیت های محسن رو فقط چک می کنم و بهش مطمینم. بهش شک ندارم که کارشو درست انجام می ده. خودم باید یکم برای خودم وقت بگذارم. راستی خانه پدربزرگ من تو مایه های خانه اتحادیه بوده. و خانه پدری مادربزرگ مادرم هم ارسی داشته. روزی که خواستند خرابش کنند حدود شصت سال پیش ارسی شونو خریدن ازشون پنج میلیون تومن. من خانه اتحادیه رو برای…
تو
تو نوری هستی که به زندگی من می تابی. امروز من و مامان و بابا هیچ کدوم دل و دماغ نداشتیم. یک کم بهتریم. ولی کلا خونمون خیلی حالش خوب نیست. عکس: مسجد شیخ اطف الله اصفهان
دیشب
دیشب بسیار خوابهای آشفته ای می دیدم. شب خوبی نبود در کل. تازگی ها بی قرار می شم موقع خواب. من به اتمسفر جامعه خیلی زود واکنش می دم. حالا اگر این واکنش زبانی نباشه توی رفتارم و خوابهام نمود پیدا می کنند. حال خوبی نداشتم دیشب و با حال خوشی هم بیدار نشدم. اتمسفر مزخرف جامعه: بی پولی. مشکل ازدواج. مشکل مسکن. جوان های بلاتکلیف. جامعه ای که هیچ کس به فکر دیگری نیست و اینکه بزرگتری هم وجود…







